کنترل آتش توسط انسانهای اولیه
کنترل آتش توسط انسانهای اولیه نقطه عطفی در تکامل تکنولوژیکی انسانها بود.
آتش منبع گرما و روشنایی، محافظت در برابر شکارچیان (به ویژه در شب)، راهی برای ایجاد ابزارهای شکار پیشرفته تر و روشی برای پخت غذا بود.
این پیشرفتهای فرهنگی باعث پراکندگی جغرافیایی انسان، نوآوریهای فرهنگی و تغییر رژیم غذایی و رفتار شد.
علاوه بر این، ایجاد آتش امکان فعالیت در ساعات تاریک و سردتر عصر را برای انسانها فراهم میآورد.
ادعاهای مربوط به اولین شواهد قطعی مبنی بر کنترل آتش توسط یکی از اعضای هومو از 1.7 تا 2.0 میلیون سال پیش (میا) متغیر است.
شواهد مربوط به “آثار میکروسکوپی خاکستر چوب” به عنوان استفاده کنترل شده از آتش توسط Homo erectus، که از حدود 1،000،000 سال پیش آغاز شده است، از حمایت علمی گسترده ای برخوردار است.
تیغههای سنگ چخماق در آتش سوزی حدود 300000 سال پیش در نزدیکی فسیلهای اولیه Homo sapiens در مراکش پیدا شد.
آتش توسط انسانهای اولیه به طور منظم و سیستماتیک برای عملیات حرارتی سنگ سیلکرت برای افزایش قابلیت پوسته پوسته شدن به منظور ساخت ابزار در حدود 164000 سال پیش در آفریقای جنوبی Pinnacle Point استفاده میشد.
شواهد کنترل گسترده آتش توسط انسانهای امروزی از نظر تشریحی به حدود 125000 سال پیش بر میگردد.
کنترل آتش
استفاده و کنترل آتش یک فرایند تدریجی بود که بیش از یک مرحله را طی کرد.
یکی تغییر در زیستگاه، از جنگلهای متراکم، که در آن آتش سوزی ها رایج بود، به ساوانا (چمن مخلوط/جنگل) که آتش سوزی شدیدتر بود.
چنین تغییری ممکن است در حدود 3 میلیون سال رخ داده باشد، زمانی که ساوانا در شرق آفریقا دارای آب و هوای سردتر و خشک تر بود.
مرحله بعدی شامل تعامل با مناظر سوخته و جستجوی غذا در پی آتش سوزی بود، همانطور این رفتار که در حیوانات وحشی مختلف مشاهده شد.
در ساوانای آفریقایی، حیواناتی که ترجیحاً در مناطق اخیر سوزانده میشوند عبارتند از شامپانزههای ساوانا (انواع Pan troglodytes verus)، میمونهای مخملی (Cercopithecus aethiops) و انواع پرندگان، که برخی از آنها نیز در پی آتش سوزی علف شکار حشرات و مهره داران کوچک میشدند.
گام بعدی استفاده از نقاط داغ باقی مانده است که در پی آتش سوزی رخ میدهد.
به عنوان مثال، غذاهایی که در پی آتش سوزی یافت میشوند یا سوخته و یا پخته نمیشوند.
این ممکن است مشوق هایی برای قرار دادن غذاهای نپخته بر روی یک نقطه داغ یا بیرون کشیدن غذا از آتش در صورت خطر سوختن باشد.
این امر مستلزم آشنایی با آتش و رفتار آن است.
اولین گام در کنترل آتش، انتقال آن از مناطق سوخته به مناطق سوزانده نشده و آتش زدن آنها بود و مزایایی را در تهیه مواد غذایی ایجاد میکرد.
حفظ آتش در مدت زمان طولانی، مانند یک فصل (مانند فصل خشک)، ممکن است منجر به ایجاد اردوگاههای اصلی شود. ساختن یک کوره یا محوطه آتش دیگر مانند یک دایره از سنگها بعداً رواج پیدا کرده بود.
توانایی ایجاد آتش، عموماً با یک دستگاه اصطکاک با چوب سخت در برابر چوب نرم (مانند دریل کمان)، توسعه بعدی بود.
هر یک از این مراحل میتواند در شدتهای مختلف رخ دهد، از موارد گاه به گاه یا “تفریح” گرفته تا “عادت” تا ” اجبار” (بدون آن نمیتوان زنده ماند).
از تاریخچه سایر قاره ها عبور میکنیم و به آسیا میرسیم:
آسیا
غارهای ژوکودیان، میراث جهانی و محل اولیه استفاده انسان از آتش در چین
شواهد موجود در غار ژوکودیان در چین حاکی از مهار آتش در 460،000 تا 230،000 BP است.
آتش سوزی در ژوکودیان با وجود استخوانهای سوخته، مصنوعات سنگ سوخته، ذغال، خاکستر و کوره در کنار فسیلهای H. erectus در لایه 10، اولین افق باستان شناسی در محل ،حکایت دارد.
این شواهد از محلی به نام Peking Man معروف است گزارش شده، که در آن چندین استخوان به طور یکنواخت سیاه تا خاکستری یافت شد.
عصاره استخوانها مشخص شد که به جای رنگ آمیزی منگنز، مشخصه استخوان سوخته است.
این بقایا همچنین طیف اکسیدها را نشان دادند و استخوانی که فیروزه ای رنگ بود در آزمایشگاه با گرم کردن برخی دیگر از استخوانهای موجود در لایه 10 تکثیر شد.
در محل، همان اثر ممکن است ناشی از حرارت طبیعی باشد بر روی استخوانهای سفید، زرد و سیاه تولید شد.
لایه 10 خود به عنوان خاکستر با سیلیکون، آلومینیوم، آهن و پتاسیم تولید شده از نظر بیولوژیکی توصیف میشود، اما بقایای خاکستر چوب مانند سنگدانههای سیلیسی وجود ندارد.
در میان اینها میتوان به “کورههای لمینت شده و خاک رس” اشاره کرد که با تکههای قهوه ای مایل به قرمز و قهوه ای زرد از مواد آلی ترکیب شده اند، محلی با قطعات سنگ آهک و سیلت، خاک رس و مواد آلی با لایههای قهوه ای تیره مخلوط شده اند.
خود نشان نمیدهد که آتش سوزی در ژوکودیان ایجاد شده است، اما ارتباط استخوانهای سیاه شده با آثار کوارتزیتی حداقل نشان میدهد که انسانها در زمان سکونت غار ژوکودیان آتش را کنترل کرده اند.
تاثیر بر تکامل انسان
استفاده از آتش توسط انسانهای اولیه
با کشف آتش، طیف وسیعی از کاربردها برای انسانهای اولیه قابل استفاده بود.
آتش به عنوان منبع گرما عمل میکند و گذر از دمای پایین شب را ممکن میسازد و امکان زنده ماندن در محیطهای سردتر را فراهم میآورد، که از طریق آن گسترش جغرافیایی از آب و هوای گرمسیری و نیمه گرمسیری به مناطق با آب و هوای معتدل و دارای زمستانهای سردتر شروع میشود.
استفاده از آتش برای کمک به انسانها در شب همچنان به عنوان وسیله ای برای دفع حیوانات درنده ادامه داشت.
آتش همچنین در تغییر نحوه بدست آوردن و مصرف غذا، در درجه اول با تمرین آشپزی نقش مهمی ایفا کرد.
این امر باعث افزایش قابل توجهی درمصرف گوشت و کالری دریافتی شد.
علاوه بر پخت و پز، به زودی مشخص شد که گوشت را میتوان با استفاده از آتش خشک کرد و به این ترتیب میتوان آن را برای زمان هایی که شرایط سخت محیطی شکار را با مشکل روبرو کرده است، نگهداری کرد.
آتش حتی درابزارهای تولیدی استفاده میشد تا از آن برای شکار و برش گوشت استفاده شود.
همونیدها دریافتند که آتش سوزیهای بزرگ نیز کاربردهای خود را دارد.
با شروع آتش سوزی، آنها توانستند حاصلخیزی زمین را افزایش داده و مقدار زیادی برس و درختان را پاک کنند تا شکار را آسان تر کنند.
همانطور که اوایل شروع به درک نحوه استفاده از آتش کردند، چنین مهارت مفیدی ممکن است منجر به نقشهای اجتماعی تخصصی از طریق جداسازی آشپزی از شکار شده باشد.
تغییرات بیولوژیکی
قبل از استفاده از آتش، گونههای هومینید دارای پیش دندانهای بزرگ بودند که از آنها برای جویدن غذاهای سخت تر مانند دانههای بزرگ استفاده میشد.
علاوه بر این، به دلیل شکل کاسپهای مولر، رژیم غذایی بیشتر بر پایه برگ یا میوه استنباط میشود.
در پاسخ به مصرف غذاهای پخته، دندانهای مولر H. erectus به تدریج منقبض شده بودند و این نشان میداد که رژیم غذایی آنها از غذاهای سخت تر مانند سبزیجات ریشه ای ترد به غذاهای پخته شده نرم تر مانند گوشت تغییر کرده است.
غذاهای پخته شده بیشتر برای تمایز دندانهایشان انتخاب شده و در نهایت منجر به کاهش حجم فک با انواع دندانهای کوچکتر در هومینیدها شد.
امروزه حجم فک کمتر و اندازه دندان انسان در مقایسه با سایر نخستی ها دیده میشود.
با توجه به افزایش قابلیت هضم بسیاری از غذاهای پخته، برای تهیه مواد مغذی لازم به هضم کمتری نیاز بود.
در نتیجه، اندازه دستگاه گوارش و اندامهای دستگاه گوارش کاهش یافت.
این برخلاف سایر نخستی ها است، جایی که برای تخمیر زنجیرههای طولانی کربوهیدرات به دستگاه گوارش بزرگتری نیاز است.
بنابراین، انسان از روده بزرگ و مجاری که در دیگر نخستی ها دیده میشود به کوچکتر تبدیل شد.
به گفته ورنگام، کنترل آتش به انسانها اجازه میداد که به جای درختان روی زمین و غارها بخوابند و باعث شد زمان بیشتری روی زمین صرف شود.
این ممکن است به تکامل دوپایی کمک کرده باشد، زیرا چنین توانایی به طور فزاینده ای برای فعالیت انسان ضروری شد.
در پایان
امروزه آتش کاملا مهار انسان شده و حنی برای آگاهی از آتش ناخواسته و یا خاموش کردن آنها ابزار و وسایل بسیاری موجود است:
کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما عزیزان میباشند:
راههای ارتباطی
09126633036
02166719137